فرضیه چندجهانی
فرضیه چندجهانی مجموعهای فرضی از جهانهای محتملالوجود است (از جمله همین کیهان تاریخی که دائماً احساسش میکنیم) که مجموعاً با هم تمامی چیزهایی که وجود دارند و میتوانند وجود داشته باشند—تمام فضا، زمان، ماده، و انرژی و همچنین قوانین فیزیکی و ثابتهایی که به توصیف آنان میپردازند—را در بر میگیرند. این اصطلاح برای اولین بار توسط ویلیام جیمز، فیلسوف و روانشناس آمریکایی، به کار گرفته شد. گاهی اوقات جهانهای گوناگون موجود در مجموعه چندجهانه را جهانهای موازی مینامند.
ساختار چندجهانی، ماهیت هر کیهان موجود در آن، و رابطه میان جهانهای تشکیلدهنده آن، بستگی به فرضیه بخصوصی از چندجهانگی دارد که مد نظر است. جهانهای متعددی در کیهانشناسی، فیزیک، اخترشناسی، دین، فلسفه، روانشناسی فرافردی، و ادبیات داستانی بهویژه در گونههای خیالپردازانه آن، فرضیهپردازی شدهاند. در این حوزهها، از اصطلاحات «جهانهای جایگزین»، «جهانهای کوانتومی»، «ابعاد نفوذی»، «ابعاد موازی»، «جهانهای موازی»، «واقعیتهای جایگزین»، «گاهشمارهای جایگزین»، و «صفحات بُعدی» برای اطلاق به «جهانهای مجازی» استفاده میشود.
برگرفته از ویکیپدیا