اسرار زمان
وبسایت منتشر کننده: وبلاگ نجوم، دنیای فراموش شده
وقتی تار و پود ساختار فضا- زمان در کیهان چنان پیچ و تاب بخورد که میانبُرهایی در انحنای فضا حاصل شود، تغییرات زمان را نیز باید بتوان یافت. آیا بشر روزگاری زمان را در مقام یکی از ابعاد طبیعت رام خواهد کرد تا بتواند به گذشته و آینده سفر کند؟
گذشت زمان احساسی است که از آغاز پیدایش جزئی از وجود ما بوده و با آگاهی از این که همه ما قطعاً روزی بهلحظه مرگ میرسیم قوت گرفته است. همچنین مفهوم فضا را ذاتاً از دریچه چشمانمان، وقتی خیلی ساده بهاطرافمان مینگریم، درک می کنیم. البته ماهیت و منشأ آنها، بهویژه ماهیت زمان، هرگز بهدقت تعیین نشده است. بهنظر دِموکریتوس(Democritus) ، فیلسوف بزرگ یونانی (۴۶۰-۳۷۰ پ.م) <زمان و فضا قراردادی هستند>. نظر او بهخوبی نشاندهندهِ تعاریف سادهاِنگارانه فلاسفه و متفکران دوران باستان از مفهوم زمان و فضاست. البته حدود ۱۷۰۰ سال پیش آگوستین فیلسوف مشهور آن زمان تفکری را دربارهِ ماهیت زمان و فضا ارائه کرد که در زمان خودش بسیار پیشرفته و منحصر به فرد محسوب میشد. نظر مشهور او این بود که <آنها زاده هستی و کیهاناند که با آن بهوجود آمدهاند، و پایههای دائمی از ابدیت نیستند>.
این دقیقاً همان چیزی است که آلبرت اینشتین در نظریه نسبیت عام بر پایهِ روابط ریاضی نتیجه گرفت؛ زمانی که در سال ۱۹۱۵ فضا-زمان را بهصورت موجودیتی واحد تعریف کرد که در حضور جرم انحِنا پیدا میکند و اثری را خلق میکند که ما بهنام گرانش میشناسیم.ماهیت زمان برای یک فرد عامی ممکن است بهسادگی در <بهطول انجامیدن یک واقعه> خلاصه شود. اما فیزیکدانان واقعاً از ارائه حتی یک تعریف علمی از زمان درماندهاند. بنابراین زمان در ارتباط با برخی از پُردردسرترین سؤالات فیزیک، مثلاً این که روابط علیت و همچنین فلسفه چیستند، یا این که چرا ما گذشته را بهخاطر میآوریم اما آینده را خیر، در هالهای از ابهام پوشیده شده است. برخی نظریهپردازان بر این باورند که این عدم قطعیت باید تغییر کند. درست همچون صد سال پیش دیدگاه جدیدی نسبت بهزمان فراتر از تعاریفش در نظریههای نسبیت لازم است تا برخی مسائل مشکلآفرین حل نشده را -همچون این که در لحظه آغاز عالم چه اتفاقی افتاد، در مرکز یک سیاهچاله چه رخ میدهد، یا چطور میتوان نظریه نسبیت و فیزیک کوانتوم را یکجا در <نظریه همه چیز> (نظریه وحدت میدان) جمع کرد- حل کند. صد سال پیش هم لازم بود که اینشتین تعریف تازهای از زمان۲ در نظریه نسبیت خاص خود مطرح کند تا بتواند رفتارهای غیرنسبیتی نور را با رفتارهای نسبیتی مشاهده شده تطبیق دهد، همچنین باید تعریف تازهای از فضا-زمان در نظریه نسبیت عام خود ارائه میداد تا ماهیت گرانش را توضیح دهد. بنابراین برخی نظریهپردازان براین باورند که مفهوم اینشتینی فضا-زمان بیشتر بهیک <تخمین> میماند که باید با مفهومی بنیادیتر که هنوز کشف نشده است جایگزین شود.
وبسایت منتشر کننده: وبلاگ نجوم، دنیای فراموش شده